Sunday, December 26, 2010

خوان 5- دوبی مال

ایستگاه مترو تا هتلمون ده دقیقه پیاده روی داشت و وقتی رسیدیم دیدیم در کمال خوشبختی متروش آسانسور داره .متروی دوبی زیر زمین که نیست هیچ بلکه یک طبقه هم بالای زمینه . ایستگاههای شیک و ترو تمیز داره و مجهز به پله برقی و آسانسوره . نسبت به تاکسی ارزونتره , ترافیک نمی خوری و از منظره شهر از اون بالا لذت می بری و البته  برای ما هم که بچمون تو تاکسی بند نمی شه خیلی عالیه . خلاصه هم فاله و هم تماشا . ایستگاه دوبی مال پیاده شدیم و از اونجا تا دوبی مال هم برای ما با کالسکه و بچه یک ربعی راه بود . دوبی مال نسبت به امارات مال بزرگتر بود .مال خوشگلی بود  و یک جیب پر پول و یک آدم بی بچه می خواست که صبح بره اون تو و شب بزور بکشنش بیرون . البته ما هم به نوبه خودمون کم نیاوردیم و به روش خودمون ای خریدکی کردیم . روشهای ما برای خرید بدین صورت بود که
یک وقتهایی دختر کوچیکه و همسر بیرون مغازه می موندند و من و دختر بزرگه تو مغازه می رفتیم .  وقتی بیرون یک چیزی برای سرگرمی دختر کوچیکه بود
یک وقتهایی دختر بزرگه و همسر بیرون مغازه می موندند و من دختر کوچیکه می رفتیم این مال وقتهایی بود که دختر کوچیکه تو کالسکه خواب بود
یک وقتهایی دختر کوچیکه و دختر بزرگه و همسر بیرون می موندند و من می رفتم تو .عاشق این وقتها بودم . این مال وقتهایی بود که اونها سرگرم بازی تو قسمت زمین بازی بچه ها بودند
و یک وقتهایی هم که هر چهار تایی می رفتیم تو مغازه که این مال وقتهایی بود که چاره دیگه ای نداشتیم
خوشبختانه تو مال وسیله سرگرمی برای بچه ها زیاده . جا به جا  محوطه های بازی . آکواریوم  , نور پردازی از کف که کلی دختر کوچیکه رو سرگرم می کرد . و از همه مهمتر درختهای کریسمس و بابا نوئل ها . بچه ها آکواریوم  رو خیلی دوست داشتند و ما کلی همه ماهی ها رو بررسی کردیم و همه ماهی های تو کارتون نمو رو غیر خود نمو و بابابش رو اون تو شناسایی کردیم
شام  ساندویچ از ساب وی گرفتیم اووووم  خیلی خوشمزه بود و بعد رفتیم بیرون مال و رقص فواره ها رو دیدیم و بعد حرکت به سمت مترو . اما جهت رو عوضی رفته بودیم و هر چی رفتیم از مترو دورتر شدیم و دیگه ساعت 11 شب که شد و فهمیدیم که اشتباهی راه رو رفتیم یک تاکسی گرفتیم و رفتیم هتل و لالا

1 comment:

مرضیه said...

سلام مادر خانومی...مترو بود یا مونوریل؟