Monday, September 13, 2010

سحر , یادته رفتیم باغ وحش ؟

روز عید فطر شال و کلاه کردیم و رفتیم باغ وحش . من سالها پیش رفته بودم , وقتی که باغ وحش تو خیابون ولیعصر بود اون موقع ها که دوتا شیر سنگی نمادش بود . مدتها رو مخ مامان بابام کار کرده بودم تا یکروز من رو بایکی از همکلاسیهای مدرسم بردند, با سحر . اوه الان سالهاست که سحر انگلیس زندگی می کنه یعنی شاید یکی دو سال بعد از همون باغ وحش رفتن بود که رفت . 12-13 سالگی رفت اما خاطرات مامان بازیهامون تو حیاط خونه اونها از خاطره شام درست کردن دیشبم برام واضح تره . من و سحر باغ وحش رو دیدیم و بعد هم بابام نفری یک ساندویچ همبرگر برامون خرید قشنگ یادمه که اون موقعها نوشابه قحطیش اومده بود برامون ساندیس انگور خرید تا با ساندویچهامون بخوریم . بعد از بیست سال دوباره رفتم باغ وحش . بیشتر بازدید کننده هاش قشر کارگر بودند و همه هم افغانی .قفس ها یکطوری با یک متر ارتفاع از زمین طراحی شدند که برای بازدید بچه ها اصلا مناسب نیستند  . جلوشون هم شمشاد و درخت . باید بچه رو بغل کنی و هی بگی نگاه مامان اونور رو نگاه کن اونهاش .. اونها دیگه . خوب نگاه کن , اون گوشه نشسته .. دیدیش؟ 
 قفس ها تنگ و کوچیک بودند . دوتا شیر نر تو یک قفسی بودند که وقتی می شستند  هیچ فضایی نمی موند . طاووس ها بی دم و بال , میمونها  افسرده , شیرها بی یال و کوپال . مرغ و خروس ها و دو تا سگ تریر رو هم تو قفس کرده بودند. آکواریومش که دیگه افتضاح بود یک چند تایی مار و مارمولک و سه چهار تایی ماهی . خجالت آور نیست برای یک کشوری به پهناوری کشور ما با این تنوع زیست محیطی  , آخه باغ وحشمون باید اینطوری باشه ؟ بابا جمعش کنید بره این چهارتا حیوون رو هم آزاد کنید برند سوی زندگی خودشون , بد می گم تورو خدا ؟

2 comments:

هنا said...

اصلا باغ وحش تهران کجا هست؟
ببین ما توی جایی که بچمون رو نگه دارن مشکل داریم تو چه توقعی داری که سگ و گربه رو درست نگهداری کنند؟ حتی برای بازدیدی که براش پول میگیرن؟
من اینروزا همه چیز رو ازین منظر نگاه می کنم!!!
در موردی که گفتی هم تو که تجربه داری بگو که من چطوری مطمئن بشم؟ من همینقدر می دونم که ظاهرا همه چیز خوبه. مربیش با تجربه است. بچه ی دوستم هم توی همین کلاسه از سال پیش و خیلی هم راضیه. می دونم البته سارا بچه ی حساسیه.

رهگذر دنيا said...

نه درست مي گي به خدا