Tuesday, May 11, 2010

به تو می اندیشم

شبها , نزدیکی های نصفه شب وقتی دارم دختر کوچیکه رو می خوابونم , وقتی تو اون تاریکی هی از سرو کولم بالا می ره و هنوز حاضر نیست بخوابه به تو فکر می کنم , به تو که به زور بچت رو تا ساعت هشت شب بیدار نگه میداری , به تو که هنوز هوا تاریک نشده بچت می خوابه و تا خود صبح بیدار نمیشه , به تو و به بهشتی که بهمون قولش رو دادند , قبول داری که مال من باید یکم چربتر باشه ؟

3 comments:

هنا said...

واقعا!!!!

پوپک said...

حالا این بهشت رو کسی دیده که ما بشینیم جوش چربتر بودنش رو بزنیم ؟؟؟

Anonymous said...

يكي مي گفت : بهشت و جهنم دو طبقه اند كه جهنم بالاي بهشته. مادرا مي رن جهنم و بهشت هميشه زير پاشونه