Monday, May 10, 2010

میز نهارخوری

من  * می گم آدم وقتی می خواد ازدواج کنه باید نظر طرفش رو در مورد کارایی اشیای مختلف بدونه مثلا مثال خیلی سادش تو خونه ما میز ناهار خوریه . اگه روز اول از طرف مربوطه پرسیده بودم که کارایی میز ناهار خوری چیه که حالا اینطوری سرش جدل نداشتیم . نظر ایشون اینه که میز ناهار خوری جای سوییچ ماشینه , جای کاغذ های یادداشته , جای موبایله , اصلا ماله اینه که از راه که رسیدی هر چی دستته بذاری روش . و همینطور ماله اینه که وقتی می خواهی بری بیرون , بری سراغش و چیزات رو از روش برداری . همسر گرامیم علاقمندند رو میز ناهارخوری آرشیوی از روزنامه های هفته رو  داشته باشند .  صندلی های میز به چه درد می خوره ؟ به خیلی درد ها . ماله اینه که کتت رو به پشتشون آویزون کنی و شلوارت رو روش بندازی . حالا من چی فکر می کنم , من دوست دارم روی میز ناهار خوریم هیچی نباشه جز اون ست شمعهام و بس و صندلی ها هم مرتب سرجاشون باشه  خوب این میشه اول دردسر .خوب حالا شما ها که هنوز ازدواج نکردید اگه به این قضیه حساسید از اول تکلیفتون رو روشن کنید یک راهش اینه که قید ازدواج با طرف رو بزنید و اگه نه که راه دوم اینه که تو جهازتون قید میز ناهار خوری رو بزنید
 قبلا هم اینجا گفتم *

No comments: