هنوز تو ماشین نشستیم که دختر بزرگه درخواست آهنگ می ده , طبق معمول آهویی دارم خوشگله ... براش می ذاریم . خوشبختانه خیلی زود می گه خاموش کنید . با خوشحالی خاموش می کنیم که یکدفعه صدای اعتراض بلند میشه . کی دختر بزرگست ؟ نه دختر کوچیکه داره اعتراض می کنه . خیلی باور نمی کنیم که مربوط به قطع آهنگ باشه اما وقتی روشن می کنیم و دوباره حرکت ریتمیک پاهاش شروع میشه می فهمیم که منظورش آهنگ بوده , دختر بزرگه دوباره میگه خاموش بشه و با خاموش شدن دوباره دختر کوچیکه اعتراض میکنه , بله اختلاف نظرهای خواهران کوچک شروع شده ... کی میگه که قدر کوچیکی بچه ها رو بدونید که تا کوچیکند قابل کنترلند و حرف حرف خودتونه ؟ دخترکوچیکه اگه نخواد چیزی رو بخوره همچی دهنش رو می بنده , اگه نخواد بخوابه احدی حریفش نیست و اگه چیزی رو بخواد دست بزنه و نگذاریم کولی بازی از خودش در می آره تماشایی . بله گیریم که هنوز یازده ماهش تموم نشده باشه اما شخصیت داره , رای و نظرو خواسته های خودش رو داره و خیلی هم یک کلومه بچم
Saturday, February 20, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
چه چشم لنداز اميدوار كننده اي!
;)
elaaaaaaaaaaaaaaaaaahi harekat paaaasho naaaaaaaaaazi khoda joonam
Post a Comment