Wednesday, February 10, 2010

بیایید بچه باشیم

وقتی با یک خواسته دختر بزرگه مخالفت می کنم فوری قهر می کنه و می ره یک گوشه ای , منم به روی خودم نمی آرم و مشغول کارهام میشم , بعد می  بینم که خودش تحمل بی محلی نمی کنه و می آد جلو و می گه مامان  بپرس چرا ناراحتی یا می گه بپرس چرا گریه می کنی . بعد من باید بپرسم چرا ناراحتی و اون وقت اون برام توضیح می ده که چرا , و دست آخر دوباره خواستش رو مطرح می کنه . فکر می کنم عالم بچگی عجب عالم خوبیه . آدم گرفتار غرور و ژست و کلاس این حرفها نیست  و هر انچه که دلش می خواد را بزبون می آره . فکر کنید چقدر وقتها شده که از چیزی ناراحتیم و حتی نیمچه قهری هم کردیم اما هیچکس نپرسیده چرا ؟ یا چی شده ؟ .چه خوبه اگه اینجور وقتها بتونیم مستقیم تو چشای آدمه نیگاه کنیم و بگیم بپرس چی شده .یا  برای مناسبتی دیگران فراموش کردند تبریکی بگند و کادویی بدند و ما دلخور شدیم , چقدر خوبه که آدم به اونهایی که ازشون انتظار داره و گاهی ممکنه چیزی یادشون بره قبل از مناسبت یک یادآوری کنه مثلا اینکه عزیزم فردا انمین * سالگرد خواستگاریمونه (خوب بابا بیچاره ممکنه یادش رفته باشه ) یادت نره گل بخری . من که می گم این یادآوریها هیچ از کلاسمون کم نمی کنه حتی اگه آدم بی کلاس هم بشه بهتر از اینه که حالا تا سالها ناراحت باشه که تو فلان موقعیت یادت رفت . حالا اگه به ولنتاین اعتقاد دارید می تونید همین حالا به اونی که دوستش دارید یادآوری کنید که ولنتاین نزدیکه , منو یادت نره
* امینn

4 comments:

زرافه خوش لباس said...

من از همون آدم بزرگايي هستم كه راحت احساسم رو مي گم دقيقا عين دخترك شما. پس خوشحال باشم؟
حتي هرسال روز ولنتاين رو يادآوري مي كنم و اين تبديل به جك شده!

POOPAK said...

man to ro doost daram :*
Marjaneh

زهرا said...

movafegham:)

Anonymous said...

khoshi haye zendegi kheili zyade,makhsosan gesmate bache dar shodan ke ba skhtie zyad ham rahe.
avalin bare ke weblogeto mikhonam,
rahato gashang minevisi,vali kheili gamgine(sad)
but keep it up and enjoy your motherhood