وقتی چهارده ساله بودم نماز خوندن رو شروع کردم دلیلش نه خونواده نماز خونم بود و نه حرفهای معلم دینی و پرورشی مدرسمون . تنها دلیلش حرفهای حسین آقا , یکی از فامیلهامون , تو مراسم تشیع جنازه یک فامیل دیگه بود که بعد از مراسم خاکسپاری تو خونه صاحب عزا که اتفاقا نماز خون هم نبود گفت که هرکی نماز نخونه وقتی خاکش می کنند شب که بشه دو تا سگ سیاه می رند تو قبرش و آزار و اذیتش می کنند این حرف خیلی رو من اثر کرد و از همون شب نماز خون شدم . حسین آقا دیروز مرد , روحش شاد اما من هنوزبعده بیست سال از ترس اون دوتا سگ سیاهه دارم نماز می خونم
Saturday, January 16, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
خدا خفه ت نکنه دختر مردم از خنده .... التماس دعا
Post a Comment