Tuesday, July 13, 2010

ته چین شهمیرزادی

تعطیلات رو شهمیرزاد بودیم و چه اشتباه می کردم که فکر کردم اینجا دیگه دریا نداره و بچه ها کمتر دردسر دارند که بچه ها حوض نقلی وسط حیاط رو گرفته بودند و هر آنچه که می تونستند توش می انداختند و بعد که همه را می انداختند آویزون می شدند که همه رو در آرند و دم به ساعت سر شیلنگ حیاط و آب دادن به درختها دعوا می کردند و هوار می کشیدند و نگید عجب مادری هستی و چه بچه های بی تربیتی داری  که اونوقت دعا می کنم بچه دار باشید و دعوت شید  شهمیرزاد , تا ببینم چطور می خواهید بچه های حیاط ندیدتون رو از وسوسه حیاط و حوض و شیلنگ آب نجات بدید.از شهمیزاد بگم که یک شهر ییلاقیه که یک خیابونه با یک فلکه. اما کلی کوچه باغ داره و آب روون و هوای ملس و سه چیزش خیلی معروفه گردو و آلو و البته ته چین شهمیرزادیش.ته چینش گوشت داره که روش دارچین و نمک و فلفل و زرد چوبه و گرد غوره پاشیدند.بادمجون داره که سرخ شده و لاش آلو گذاشتند و دیگه کشمش و چغندر سفید . همه اینها رو لای برنج آب کش شده می گذارند لابلا و می گذارند 4-5 ساعت تو دم , تا همه ملاتش بپزه .البته یادشون نمی ره که ته دیگ کمی ماست و زعفرون هم بریزند محض خاطر ته دیگی که قراره با آب گوشت بعمل بیاد ,نمی دونید چه ته دیگی میشه , تردو قرمز رنگ .آی خوشمزه میشه آی خوشمزه میشه

4 comments:

رهگذر دنيا said...

سلام مادر خانومي
نوش جان
تو اين تعطيلات ما هم رفته بوديم سرعين و آستارا . من از همون اول گفتم بذاريد دخترم هر كاري كه دوست داره توي حياط و آب گرم و دريا انجام بده. دختر حياط نديده و آب نديده من هم كه دلي از عزا در آورد و آخرش هم با گريه و زاري از دريا اومد بيرون. اونقدر لفتش داد لباس بپوشه كه آخرش سرما خورد. ولي خب خيلي بهش خوش گذشت

مامان ارشك said...

مي فهمم چي مي گي. باز هم خيلي همت داري با 2 تا بچه سفر مي ري. آفرين.

زرافه خوش لباس said...

نوش جون...
باید خیلی عالی باشه...و چه کیفی کردند بچه ها
راستی من شما را با نام "دو خواهر" لینک کردم چون روابط دو خواهر کوچولو برایم خواندنی است

زرافه خوش لباس said...

نوش جون...
باید خیلی عالی باشه...و چه کیفی کردند بچه ها
راستی من شما را با نام "دو خواهر" لینک کردم چون روابط دو خواهر کوچولو برایم خواندنی است