Wednesday, June 9, 2010

درد و دل

طبق معمول داره از شوهرش می گه , از دعواهاشون .زیاد توجهی ندارم ظاهرا گوش می کنم اما تو فکر کارهای خودمم . خسته شدم از توسری خور بودنش , ازمظلومیتش . یکدفعه اون وسط ها می شنوم که داره می گه بهش گفتم  مرتیکه بی همه چیز , وقتی زنت شدم مگه چی بودی یک آدم آس و پاس , حالا که به همه چی رسیدی قمپز در می کنی ...  سرم رو بالا می کنم فکر می کنم که بالاخره داره حقش رو کف دستش می ذاره  با هیجان می پرسم . بهش  گفتی ؟  می گه نه!!  تو دلم گفتم

1 comment:

Anonymous said...

سلام
من هر دو دسته خانم هاي توسري خور پررو بدم مي آد . خانم بايد در عين حال كه بتونه حقش رو بگيره (چون متاسفانه حق گرفتني است ) بايد كه متانت و وقار خودش رو حفظ كنه