Tuesday, June 22, 2010

وقتی دختر بزرگه , کوچک بود

با دخترک نشستیم , یکهو یکصدایی می آد ازش می پرسم  عزیزم پی پی داری ؟ می گه نه مامان بوز بود.

-----------------------------------------------------------------

مادر شوهرم بهش یاد داده وقتی غذاش تموم میشه دستاش رو ببره بالا و بگه الهی شکر, حالا خانوم هنوز دو لقمه نخورده دستا رو می بره بالا و می گه الهی شکر که یعنی تموم شد .بردمش سر توالت و نشسته و نمی کنه من هی می گم جیش کن , می گه مامان ندارم .یکهو برای اینکه ختم کار رو اعلام کنه دستاش رو می بره بالا و می گه الهی شکر

-----------------------------------------------------------------

تو شورتش جیش کرده , اومده می گه من که نکردم , حواسم که نبود خودش از لای باسنم اومد پایین

2 comments:

Anonymous said...

سلام
خدا برات ببخشه
همين نمك هاشون كه سختي ها رو برامون آسون مي كنه وگرنه زير باره اين همه فشار لههههههه مي شديم

Anonymous said...

چه با نمك
خواهر من توي محل كارش با همكاراي مردش مشكل پيدا كرده بود و خيلي عصبي بود از دستشون
يه روز اومد خونه ما . دخترم رفت دستشويي و بعد كه كارش تموم شد گفت : مامان آقا پي پيه اومد بيا. خواهرم كلي خنديد و گفت واقعا بعضي هاشون آقا پي پي هستن