من مادر خانومی, مادر دو تا دختر کوچولوام. قرار نیست اینجا همش از بچه هام بگم , اما خب چه کنم که این روزها بچه داری همه زندگیم رو تحت تاثیر قرارداده , اینجا می نویسم تا رویای نوشتنم را تحقق بخشم.
Monday, October 26, 2009
یامان
اون وقت ها که بچه بودم یکوقتهای وقتی خیلی مامان مامان می کردم یکدفعه مامانم با عصبانیت می گفت یامان ! اون موقع خیلی بهم بر می خورد اما حالا بعضی وقتها که یک فسقلی هی پشت سرهم مامان مامان می کنه می بینم که مامان بیچاره ام خیلی هم بیراه نمیگفته
No comments:
Post a Comment