همینکه بچه اول نباشی خودش باعث میشه که توجه بهت کمتر بشه , اما اینکه اختلاف سنیت با بچه قبلی کم باشه دیگه قوز بالا قوزه .لباسات اکثرا مال بچه قبلیه , تخت و کمدت , اسباب بازی هات. نوبت های ویزیت دکتر برای قد و وزنت یکماه شد یکماه نشد.دندون درآوردنهات , از شیر گرفتنت و پوشک گیری و خلاصه همه چیت بی تشریفات و بی سروصداست . وقتی گشنت میشه خودت می گی , وقت عوض کردن پوشکت رو اگه نگی پس می ده به لباست و خیس میشی.بخصوص این روزها که خواهرت مریضه که دیگه نور اعلی نور شده . خلاصه خودت واسه خودت بزرگ می شی . اما فسقلی همه اینها رو گفتم این رو هم بهت بگم که حالا که بچه دومی اما اگه دهمی هم بودی چیزی از عشق واست کم نمی ذاشتیم
Tuesday, November 16, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 comments:
من قربونشون بشم که دیمی بزرگ میشن!
عزیزمممممممم... قربون این دخمل دیمی برم من
سلام مادر خانومی گلم
نگو دیمی تو رو خدا
این همه زحمت کشیدی . دقیقا به اندازه اولی و تفاوتش این بوده که اولا تجربه ات بیشتر شده پس کمتر سختت بوده دوما حساسیتت کمتر شده . من از خیلی ها شنیدم که از حضور بچه دوم نسبت به اولی لذت بیشتری بردن البته اینم بگم که اونا خانه دار بودن نه مثل من وتو . من که امروز که بین التعطیلی است هم امده ام سرکار
موفق باشی
ببوسشون اون فسقلی های نازت رو
راحت تر بزرگ مي شن ولي يه اعتماد بنفس بالايي دارن باور كن...
Post a Comment